عادت های مالی غلط خانواده های ایرانی

بخشی از نگرانی مالی خانواده ها، به این برمی گردد که آخر ماه، وقتی که حساب و کتاب می کنند و دخل و خرج را به چرتکه می سپارند، تازه متوجه می شوند که خرجشان، با دخلشان مساوی نبوده و احتمالا خرج، کمی تا قسمت قابل توجهی بیشتر بوده است.

این، در صورتی است که ما می دانیم عادت های غلطی در حوزه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی داریم که با شناسایی و رفع آنها، می توانیم از این بی تعادلی دخل و خرج، جلوگیری کنیم.

تجمل

تجمل، گاهی به خاطر دیگران و گاهی به خاطر تجمل دوستی خود انسانها است. مثلا کار شما با یک واحد آپارتمانی 90 متری راه می افتد، اما خودتان را به زحمت افکنده و واحدی 120 متری خریداری می کنید. در نتیجه پولی که بابت 30 متر اضافه پرداخت می کنید، شما را دچار زحمت مالی می کند. این اتفاق، گاهی به صورت عادت در ما شکل می گیرد و اصلا فکر نمی کنیم که چرا باید این اتفاق بیفتد. ما، می توانیم از هر چیزی، خوبش را داشته باشیم، اما درگیر زندگی تجملاتی نشویم.

قانع نبودن

حالا این ماه، کمی درآمدتان کمتر شده، یا خدای ناکرده، عضوی از خانواده بیمار شده و هزینه ای اضافه را روی دوشتان گذاشته است. اصلا جدا از همه اینها، قانع بودن خودش یک فضیلت حساب می شود. حالا تا درآمد آدم زیاد شد، چرا باید برای خودش خرج بتراشد و دنبال امکانات بیشتر برود؟

آدمی بنده طمع است و حرص؛ هرچقدر بیشتر خرج کند برای رسیدن به آرامش، نه تنها به آرامش نمی رسد، که همین جور توی مرداب هزینه ها فروتر خواهد رفت.

درست مصرف نکردن

وقتی خانه با یک لامپ کم مصرف، به اندازه مورد نیاز ما روشن می شود، چه نیازی به سه، چهار تا لامپ و حتی لوستر؟ وقتی تلویزیون برنامه خوبی ندارد، چه نیازی است که روشن باشد؟ وقتی نیازی به برنج اضافی نداریم، چه لزومی دارد که انباری را از آذوقه دوساله پر کنیم؟ اگر از چیزهایی که داریم، خوب و حساب شده استفاده کنیم، به احتمال زیاد، به بسیاری از چیزهایی که احساس می کنیم باید داشته باشیم، نیاز پیدا نخواهیم کرد. تازه، پول قبض هایمان هم کمتر خواهد شد.

چشم و هم چشمی

آنتونی رابینز می گوید که سعی کنید از نشست های فامیلی یا به تعبیر خودمان، نشست های غیبت مدارانه و بی محتوا خودداری کنید؛ چون در این صورت، شما با پیشرفت های مادی دیگران مواجه شده و دلتان می خواهد که کارهایی شبیه به آنها انجام بدهید، در حالی که ممکن است اهدافتان، چیزهایی دیگر باشند. سعی کنید خودتان باشید و این قدر دنبال چشم و هم چشمی نباشید.

البته باید باور کنیم که فرار کردن و چشم پوشی از حرف های در گوشی فامیل و مردم سخت است. ولی هدف نهایی شما، رهایی از استرس مالی است. نه بستن دهان دیگران.

چانه نزدن

واقعیت این است که فروش، یک امر توافقی بین خریدار و فروشنده است. جدا از اجناسی که قیمتی مقطوع داشته و تعدادشان زیاد هم نیست، باقی اجناس قابل چانه زنی و تخفیف هستند. لطفا به حرف های فروشنده ها هم در زمینه سود کمشان توجه نکنید.

ارزان خریدن

لابد این مثل معروف درباره بعضی از کشورها را شنیده اید که به آنها می گویند چرا گران خرید می کنند، جواب می دهند چون پول برای خرید ارزان ندارند. در گام اول، ارزان خریدن، یک برد حساب می شود. اما وقتی که هزینه های نگهداری و تعمیرات و... را حساب کنید، آن وقت است که قضیه فرق می کند. البته در این اصل نیز، باید حواستان به نیازها و خواسته ها باشد.

حساب و کتاب نگه نداشتن

دولت ها معمولا آخر هر سال، بودجه سال بعد را تنظیم می کنند تا بدانند که تکلیفشان برای یک سال چیست و چقدر درآمد داشته و چقدر خرج و هزینه دارند. شما، هم باید بودجه بندی سالانه داشته باشید، هم بودجه بندی ماهانه

قاطی شدن نیازها و خواسته ها

جنس مورد نیاز، چیزی است که واقعا لازمش دارید، مثل مواد و مقدمات شام شب. اما خواسته ها، آرزوها و هوس های ما را تشکیل می دهند، مثل قاشق و چنگال و بشقاب های تزیینی که توی خانه گذاشته ایم و زیباست و سالی، چند بار به مناسبت میهمانی از آنها استفاده می کنیم؛ شاید هم فقط جنبه زینتی داشته باشد.

آنتی خریدکردن

شکل دیگر این قضیه، آن است که از چیزهایی که خانواده نیاز دارند، بیشتر از حدی که نیاز خانواده است، خریداری می کنند؛ بدون حساب این که چقدر هزینه داشته و ممکن است خراب شود .*



: www.workforliving.com*نوشته شده در  پنجشنبه بیست و دوم تیر 1391